شهرزاد نیوز: طی سال های گذشته حمله احتمالی به ایران و بروز یک جنگ، در مقاطع مختلف، یکی از گزینه های سیاسی در برخورد با ایران را تشکیل داده است. این خطر اخیرا و با افزایش فشارهای دیپلماتیک بر ایران و تشدید تحریم های اقتصادی به مساله ای جدی تر تبدیل شده است. این فشارها عجالتا به این امر منجر گردیده که ایران با ورود هیات اعزامی آژانس اتمی موافقت کرده و وعده همکاری های آتی را نیز داده است. اما در حال حاضر تنها با اخطارها و هشدارهای جامعه جهانی مواجه نیستیم، بلکه ایران نیز با تهدیدات متعدد گویی به استقبال چنین جنگی می رود. تهدید بستن تنگه هرمز و نمایش های نظامی در نقاط مختلف ایران گواه این امرند. در یک سو کشورهای خارجی، در سوی دیگر رژیم حاکم در ایران، هر یک به نحوی جنگ را یکی از گزینه های خود قرار داده اند. اما طرف سومی نیز هست: مردم ایران . مردم ایران چه فکر می کنند؟ خطر جنگ را چقدر محتمل می دانند؟ از آن استقبال می کنند؟ یا تجریه 8 سال جنگ خانمانسوز ایران و عراق آن ها را به سوی انتخابی دیگر می کشاند؟ برای پاسخ به این سوال ها، شهرزاد نیوز به مصاحبه با مردم در دو شهر تهران و اصفهان پرداخته و نظر آنها را جویا شده است. قابل ذکر است که با وجود جو رعب و وحشتی که در ایران به راه افتاده، مردم در این گفتگوها مشتاقانه شرکت کرده و به راحتی نظر خود را ارائه داده اند. نظرات 25 تن را در زیر می خوانید:
تهران – مرد : «بله، جنگ میشه و ما مردم عادی که جایی برای رفتن نداریم، می مونیم تو بدبختی.
اونایی که پول دارن، مثل زمان جنگ ایران و عراق می رن خارج، بچههای ما هستن که چون پول نداریم می مونن زیر آوار.»
تهران – مرد: «بله امکان داره. من صاحب نظر سیاسی نیستم، اما این جوریه دیگه.»
تهران – زن : «صد در صد جنگ می شه. مطمئناً به زودی جنگ میشه. ایران تموم مدت تو مجادله با خارجه. تموم مدت داره کشورهای اروپایی و آمریکا رو تحریک میکنه. چون ایران دوست داره به طرف جنگ بره.»
تهران – زن: «بله ، اگر هم بشه ما کاری نمی تونیم بکنیم، میشه دیگه. اگه بر اساس قیمت و بحران و وضعیت بخواهیم به مسئله جنگ نگاه کنیم، وضع خیلی خرابه؛ ممکنه همین فردا جنگ بشه. من اصلا نمیتونم به جنگ فکر کنم.»
تهران – زن: «بله، حتما میشه.»
تهران – زن: «بله، فردا می شیم مثل فلسطین، امکانش وجود داره. همه هم پیش بینی کردن، اما امیدواریم نشه، خدا نکنه.»
تهران – زن: «بله با این مشخصههایی که الان هست جنگ هم میشه، مردم عادی بدبخت تر می شن، ترس که تو دلم ما هست.»
تهران – زن : «بله، جنگ میشه. بهترهم هست، تموم میشه می ره.»
اصفهان – زن: «بله به نظر می آد که میشه.»
اصفهان – مرد: «بله جنگ میشه، اما اینکه در جنگ چه باید کرد رو نمی دونم؟»
اصفهان – مرد: «بله، جنگ صلاح نیست، جنگ روانی رو که هر روز داریم، جنگ جنگه. جنگ روانی بدتر از جنگ با اسلحه ست. مردم دارن هر روز با هم می جنگن.»
اصفهان – زن: «جنگ نمیشه، برای چی جنگ بشه، ایران در صلح و آرامش به سر می بره، جنگی هم رخ نمی ده.»
اصفهان – زن: «نه، نه خانم خدا نکنه، نه انشاالله نمیشه، شما هم نفوس بد نزنین. ما این همه سال جنگ داشتیم بسه دیگه!»
تهران – زن: «نه فکر نکنم جنگ بشه، برنامه رو با سیاست جلو میبرن، جنگ روانیه بیشتر تا جنگ واقعی. اینا بیشتر دنبال جنگ روانی هستن، دارن ذهن و اندیشه جوونای ما رو صدمه می زنن، این جنگ روانی بسیار خطرناکیه .»
تهران – زن : «نه نمیشه، شاید جنگ برای کشورهای خارجی مهم باشه، اما هیچ کشوری جرات نمیکنه به ایران حمله کنه، ما بازو و ابزرش رو داریم، همونطور که میبینین هر روز یک رزمایش داریم. واقعیت اینه که فقط تورم بالاست و قشر ضعیف دارن سختی می کشن.»
تهران – زن: «نه نمیشه ، من ترجیح میدم بیشتر جواب ندم.»
تهران – مرد : «نه فکر نمی کنم جنگ بشه، ایران خیلی قویتر از کشورهای دیگه ست، توی سلاح و موشک خیلی پیشرفت کردیم وهر روز هم قویتر می شیم به لحاظ سلاح. اما خدا نکنه، امیدوارم نشه، چون ایران اونقدر قویه که فکر کنم جنگ جهانی سوم به وجود می آد و معلوم نیست که چند سال طول بکشه.»
تهران – زن: «نمی دونم، خدا می دونه، من از سیاست سر در نمی آرم.»
تهران – زن: «نمی دونم، من نظری در این رابطه ندارم، هرچی خدا بخواد همون میشه.»
تهران- زن: «نمی دونم ، اصلا من سواد پاسخ به این سئوال رو ندارم، نه بحث میکنم، نه توی اجتماع هستم، نه اخبار گوش می دم.»
تهران – زن: » نمی دونم، اهمیت هم نمی دم، زیاد برام مهم نیست.»
تهران – زن : «نمی دونم، از لحاظ روانی بهم می ریزم، اصلا به اون جنبه ش فکر نمی کنم، من وارد سیاست نمی شم. جنگ یک طرح از پیش طراحی شده ست که مردم بی دلیل قربانی آن هستن. مردم ما دیگه حوصله جنگ رو ندارن، مخصوصا طبقه متوسط، ما از اول تو جنگ و انقلاب بودیم، دیگه خسته شدیم، تا جایی که امکانش هست باید دنبال امنیت بریم، چون اولین لطمه را مردم می بینن.»
تهران – زن: «نمی دونم؟ جنگ؟ مگه مشکلی هست؟ تو کشور که به ما نمیگن چه خبره؟»
تهران – زن: «نمی دونم، سیاست برام مهم نیست، من اهل اخبار نیستم.»
تهران – زن: «نمی دونم. میدونم که وضع خرابه، اما نمیتونم فکرش رو بکنم. این دیگه خیلی خطرناکه، ما تو اهواز یه بار تجربه کردیم، صدای بمب هنوز تو گوشمه، اون موقع ایران هیچی نداشت ۸ سال طول کشید، حالا که اینقدر سلاح و موشک داره مسلما سالها طول می کشه و ما دوباره بدبخت می شیم، من اصلا از فکر کردن به جنگ هم می ترسم، امیدوارم که جنگ نشه.»
گفتگو
هنوز دیدگاهی داده نشده است.